معنی فارسی perma-tanned

B1

حالتی که در آن پوست به طور دائم برنزه به نظر می‌رسد.

Describes skin that appears tanned continuously, regardless of sun exposure.

adjective
معنی(adjective):

Having a perpetual tan.

example
معنی(example):

بسیاری از سلبریتی‌ها به خاطر داشتن پوست برنزه دائمی مشهورند.

مثال:

Many celebrities are known for having perma-tanned skin.

معنی(example):

او ترجیح می‌دهد حتی در زمستان هم پوستش برنزه دائمی به نظر برسد.

مثال:

She prefers to look perma-tanned even in winter.

معنی فارسی کلمه perma-tanned

: معنی perma-tanned به فارسی

حالتی که در آن پوست به طور دائم برنزه به نظر می‌رسد.