معنی فارسی perpetrable
B1پرپترابل، به معنای اینکه چیزی میتواند به آسانی انجام شود.
Something that can be easily committed or carried out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این جرم به عنوان جرمی که هر کسی میتواند آن را مرتکب شود، در نظر گرفته شد.
مثال:
The crime was considered to be perpetrable by anyone.
معنی(example):
اقدامات قابل ارتکاب آسان باید به طور جدی در نظر گرفته شوند.
مثال:
Acts that are easily perpetrable should be taken seriously.
معنی فارسی کلمه perpetrable
:
پرپترابل، به معنای اینکه چیزی میتواند به آسانی انجام شود.