معنی فارسی perpetrations

B1

عملیات، قلمرو و اقداماتی که در یک جرم یا کار مجرمانه انجام می‌شود.

The acts or conduct of committing a crime or wrongdoing.

example
معنی(example):

عملیات جرم در دوربین ضبط شده بود.

مثال:

The perpetrations of the crime were caught on camera.

معنی(example):

عملیات گذشته او او را به یک مظنون تبدیل کرده است.

مثال:

His past perpetrations have made him a suspect.

معنی فارسی کلمه perpetrations

: معنی perpetrations به فارسی

عملیات، قلمرو و اقداماتی که در یک جرم یا کار مجرمانه انجام می‌شود.