معنی فارسی perpetuance
B1ادامه یا تداوم یک عمل یا رویداد.
The act of continuing or prolonging something.
- NOUN
example
معنی(example):
ادامه سنتها در بسیاری از فرهنگها مهم است.
مثال:
The perpetuance of traditions is important in many cultures.
معنی(example):
تلاش برای ادامه زیستگاههای حیات وحش برای تنوع زیستی ضروری است.
مثال:
Efforts for the perpetuance of wildlife habitats are crucial for biodiversity.
معنی فارسی کلمه perpetuance
:
ادامه یا تداوم یک عمل یا رویداد.