معنی فارسی perradial

B1

پیرامون دایره یا شعاع، به ساختار یا چیزی اشاره دارد که به نحوی از یک نقطه مرکزی شعاع گرفته است.

Relating to or arranged in the manner of rays emanating from a point.

example
معنی(example):

چراغ‌های خیابان به صورت دایره‌ای تنظیم شده بودند.

مثال:

The streetlights were arranged in a perradial pattern.

معنی(example):

در اصطلاحات هندسی، پررادیال به معنی مربوط به پرتوهایی است که از یک نقطه مرکزی می‌جوشند.

مثال:

In geometrical terms, perradial means relating to rays emanating from a central point.

معنی فارسی کلمه perradial

: معنی perradial به فارسی

پیرامون دایره یا شعاع، به ساختار یا چیزی اشاره دارد که به نحوی از یک نقطه مرکزی شعاع گرفته است.