معنی فارسی perradially

B1

به صورت شعاعی یا دور یک مرکز، به ترتیبی اشاره دارد که اشیاء یا عناصر به طور منظم در اطراف یک نقطه قرار دارند.

In a manner that radiates from a center.

example
معنی(example):

گلها به صورت دایره‌ای حول فواره تنظیم شده‌اند.

مثال:

The flowers are arranged perradially around the fountain.

معنی(example):

پرتوها به طور دایره‌ای از منبع نور گسترش می‌یابند.

مثال:

The rays extend perradially from the source of light.

معنی فارسی کلمه perradially

: معنی perradially به فارسی

به صورت شعاعی یا دور یک مرکز، به ترتیبی اشاره دارد که اشیاء یا عناصر به طور منظم در اطراف یک نقطه قرار دارند.