معنی فارسی perstringe

B1

پیوند دادن یا جمع‌آوری ایده‌ها یا افکار مختلف به یک شکل منسجم.

To merge or connect various ideas or thoughts into a coherent form.

example
معنی(example):

هنرمند سعی کرد افکارش را در یک بوم به هم پیوند دهد.

مثال:

The artist tried to perstringe her thoughts into a single canvas.

معنی(example):

ما باید ایده‌های مطرح شده را در گزارش نهایی خود به هم پیوند دهیم.

مثال:

We need to perstringe the ideas discussed into our final report.

معنی فارسی کلمه perstringe

: معنی perstringe به فارسی

پیوند دادن یا جمع‌آوری ایده‌ها یا افکار مختلف به یک شکل منسجم.