معنی فارسی persuadableness
B1خاصیت یا وضعیت قانع شدن راحت، بهویژه در زمینههای اجتماعی و تبلیغاتی.
The state of being easily influenced or convinced, especially in social or marketing contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت قانع شدن عموم میتواند بر نتایج انتخابات تأثیر بگذارد.
مثال:
The persuadableness of the public can impact election results.
معنی(example):
قابلیت قانع شدن او او را به یک کاندیدای مناسب برای بازاریابی تبدیل کرد.
مثال:
Her persuadableness made her a good candidate for marketing.
معنی فارسی کلمه persuadableness
:
خاصیت یا وضعیت قانع شدن راحت، بهویژه در زمینههای اجتماعی و تبلیغاتی.