معنی فارسی persuadedly
B1به صورت قانعشده، با اطمینان و یقین.
In a manner that shows being convinced or having a strong belief.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با قاطعیت درباره اهمیت تحصیلات صحبت کرد.
مثال:
He spoke persuadedly about the importance of education.
معنی(example):
او با قاطعیت استدلال کرد و مخاطبانش را قانع کرد.
مثال:
She argued persuadedly, winning over her audience.
معنی فارسی کلمه persuadedly
:
به صورت قانعشده، با اطمینان و یقین.