معنی فارسی pertinencies
B2موارد و مسائل مرتبط که به یک موضوع خاص ارتباط دارند.
Instances or cases of being pertinent.
- NOUN
example
معنی(example):
مسائل مختلف مربوط به قانون در کلاس مورد بحث قرار گرفت.
مثال:
Different pertinencies of the law were discussed in class.
معنی(example):
چندین مسئله مرتبط باید برای تحقیق در نظر گرفته شود.
مثال:
Several pertinencies need to be considered for the research.
معنی فارسی کلمه pertinencies
:
موارد و مسائل مرتبط که به یک موضوع خاص ارتباط دارند.