معنی فارسی pervertedly
B1به صورت انحرافی، به گونهای که نمیتوان به طور معمول تصور کرد.
In a manner that is morally or socially deviant.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به جهان به شکلی انحرافی نگاه کرد و چیزهایی را دید که هیچ کس دیگری نمیدید.
مثال:
He looked at the world pervertedly, seeing things no one else did.
معنی(example):
او هنر را به شکلی انحرافی تفسیر کرد و معانی پنهان را آشکار کرد.
مثال:
She interpreted the art pervertedly, revealing hidden meanings.
معنی فارسی کلمه pervertedly
:
به صورت انحرافی، به گونهای که نمیتوان به طور معمول تصور کرد.