معنی فارسی perverter
B1شخصی که باعث انحراف یا فساد میشود.
A person who corrupts or leads to moral or social decay.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیت در کتاب، مفسد بیگناهی بود.
مثال:
The character in the book was a perverter of innocence.
معنی(example):
آنها او را به عنوان مفسد حقیقت متهم کردند.
مثال:
They accused him of being a perverter of truth.
معنی فارسی کلمه perverter
:
شخصی که باعث انحراف یا فساد میشود.