معنی فارسی pewy
B1شامل یا مرتبط با نیمکتهای چوبی، معمولاً در مکانهای مذهبی.
Pertaining to or characteristic of wooden benches, often in religious places.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بوی عطر چوبی در کلیسای قدیمی ناشی از نیمکتهای چوبی بود.
مثال:
The pewy smell in the old church came from the wooden benches.
معنی(example):
او بافت عطر چوبی نیمکت را دلپذیر یافت.
مثال:
He found the pewy texture of the bench comforting.
معنی فارسی کلمه pewy
:
شامل یا مرتبط با نیمکتهای چوبی، معمولاً در مکانهای مذهبی.