معنی فارسی phalangal
B1فالاَنگال، استخوانهای موجود در انگشتان دست و پا که وظیفه حفظ شکل و تحرک را دارند.
Relating to the bones of the fingers or toes, particularly in human anatomy.
- NOUN
example
معنی(example):
فالاَنگال اصطلاحی است که در آناتومی استفاده میشود.
مثال:
The phalangal is a term used in anatomy.
معنی(example):
شما میتوانید در مورد استخوانهای فالاَنگال در دست بیاموزید.
مثال:
You can learn about the phalangal bones in the hand.
معنی فارسی کلمه phalangal
:
فالاَنگال، استخوانهای موجود در انگشتان دست و پا که وظیفه حفظ شکل و تحرک را دارند.