معنی فارسی phalangean
B1فالاَنجین، مربوط به استخوانها یا مفاصل انگشتان که در عملکرد و حرکات آنها تاثیر دارد.
Referring to the bones or joints of the fingers, essential for hand movements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار فالاَنجین اجازهی انعطافپذیری انگشت را میدهد.
مثال:
The phalangean structure allows for finger flexibility.
معنی(example):
حرکات فالاَنجین برای گرفتن اشیاء ضروری است.
مثال:
Phalangean movements are crucial for gripping objects.
معنی فارسی کلمه phalangean
:
فالاَنجین، مربوط به استخوانها یا مفاصل انگشتان که در عملکرد و حرکات آنها تاثیر دارد.