معنی فارسی phantasmagories
B2به معنای توهمات یا تصاویر تخیلی و عجیب است که میتواند در هنر و ادبیات دیده شود.
A series of fantastical images or illusions, particularly in art or literature.
- NOUN
example
معنی(example):
فانتزیهای هنرمند الهامبخش بسیاری از دیگر خالقان بود.
مثال:
The artist's phantasmagories inspired many other creators.
معنی(example):
فانتزیهای او مملو از عناصر سورئالیستی و رنگهای زنده بود.
مثال:
Her phantasmagories were filled with surreal elements and vibrant colors.
معنی فارسی کلمه phantasmagories
:
به معنای توهمات یا تصاویر تخیلی و عجیب است که میتواند در هنر و ادبیات دیده شود.