معنی فارسی phantomland
B1مکانی خیالی یا وهمی که معمولاً با ارواح یا ترسهای غیر طبیعی شناخته میشود.
A fictional or eerie place associated with ghosts or supernatural fears.
- OTHER
example
معنی(example):
او در خوابهایش اغلب به جایی به نام سرزمین فانتوم میرفت.
مثال:
In her dreams, she often visited a place called Phantomland.
معنی(example):
سرزمین فانتوم به خاطر مناظر وهمآور و شخصیتهای خیالیاش مشهور بود.
مثال:
Phantomland was known for its eerie landscapes and ghostly figures.
معنی فارسی کلمه phantomland
:
مکانی خیالی یا وهمی که معمولاً با ارواح یا ترسهای غیر طبیعی شناخته میشود.