معنی فارسی phantomlike

B1

مشابه یا مرتبط با فانتوم، به طور خاص در ظاهر یا حرکت.

Resembling a phantom; characterized by lightness or ethereality.

example
معنی(example):

حضور شبیه فانتوم در اتاق باعث شد همه احساس ناخوشایندی کنند.

مثال:

The phantomlike presence in the room made everyone uneasy.

معنی(example):

او با زیبایی شبیه فانتوم حرکت کرد که حضار را مسحور کرد.

مثال:

She moved with a phantomlike grace that captivated the audience.

معنی فارسی کلمه phantomlike

: معنی phantomlike به فارسی

مشابه یا مرتبط با فانتوم، به طور خاص در ظاهر یا حرکت.