معنی فارسی pharisee
B2مذهبیان یهودی در زمان عیسی مسیح که به رعایت دقیق قوانین تورات و سنتها شهرت داشتند.
A member of an ancient Jewish sect that emphasized strict observance of the law, often contrasted with the more lenient views of other groups.
- NOUN
example
معنی(example):
فریسیها به خاطر تفسیر سختگیرانهشان از قانون شناخته میشدند.
مثال:
The Pharisees were known for their strict interpretation of the law.
معنی(example):
یک فریسی معمولاً بر ظاهر بیرونی تمرکز میکرد.
مثال:
A Pharisee often focused on outward appearances.
معنی فارسی کلمه pharisee
:
مذهبیان یهودی در زمان عیسی مسیح که به رعایت دقیق قوانین تورات و سنتها شهرت داشتند.