معنی فارسی pharmacognosist

C1

فارماکوگنوسیت به شخصی گفته می‌شود که در زمینه شناسایی و ارزیابی گیاهان دارویی مهارت دارد.

A specialist in pharmacognosy, particularly in the study of medicinal plants.

example
معنی(example):

یک فارماکوگنوسیت در شناسایی گیاهان دارویی تخصص دارد.

مثال:

A pharmacognosist specializes in the identification of medicinal plants.

معنی(example):

فارماکوگنوسیت‌ها نقش مهمی در کشف دارو دارند.

مثال:

Pharmacognosists play a crucial role in drug discovery.

معنی فارسی کلمه pharmacognosist

: معنی pharmacognosist به فارسی

فارماکوگنوسیت به شخصی گفته می‌شود که در زمینه شناسایی و ارزیابی گیاهان دارویی مهارت دارد.