معنی فارسی pharmacognostic
B2فارماکوگنستیک به ویژگیهای علمی مربوط به داروهای گیاهی اشاره دارد.
Relating to the study or analysis of medicinal substances derived from plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارزیابی فارماکوگنستیک محتوای آلکالوئید گیاه را فاش کرد.
مثال:
The pharmacognostic assessment revealed the alkaloid content of the plant.
معنی(example):
خواص فارماکوگنستیک برای استانداردسازی داروها ضروری است.
مثال:
Pharmacognostic properties are essential for drug standardization.
معنی فارسی کلمه pharmacognostic
:
فارماکوگنستیک به ویژگیهای علمی مربوط به داروهای گیاهی اشاره دارد.