معنی فارسی pharmacolite
B1فارماکولیت به نوعی مواد معدنی و رسوبات نمکی اطلاق میشود که در برخی مناطق زمینشناسی وجود دارد.
A mineral associated with certain types of sedimentary deposits.
- NOUN
example
معنی(example):
فارماکولیت معدنی است که در انواع خاصی از رسوبات یافت میشود.
مثال:
Pharmacolite is a mineral found in certain types of sediment.
معنی(example):
زمینشناسان فارماکولیت را برای درک محیطهای باستانی مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study pharmacolite to understand ancient environments.
معنی فارسی کلمه pharmacolite
:
فارماکولیت به نوعی مواد معدنی و رسوبات نمکی اطلاق میشود که در برخی مناطق زمینشناسی وجود دارد.