معنی فارسی pharmacologically
B2به صورت فارماکولوژیکی اشاره به تأثیرات و خواص دارویی دارد.
In a manner relating to pharmacology; describing how drugs act in the body.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دارو به طور فارماکولوژیکی برای کاهش درد عمل میکند.
مثال:
The drug acts pharmacologically to relieve pain.
معنی(example):
از نظر فارماکولوژیکی، این درمان برای التهاب مؤثر است.
مثال:
Pharmacologically speaking, this treatment is effective for inflammation.
معنی فارسی کلمه pharmacologically
:
به صورت فارماکولوژیکی اشاره به تأثیرات و خواص دارویی دارد.