معنی فارسی pharyngemphraxis
B1فارنژمفریکسی، وضعیتی که در آن حلق دچار انسداد میشود، میتواند ناشی از عواملی چون التهاب یا تومور باشد.
A medical condition characterized by obstruction in the pharynx, often requiring intervention.
- NOUN
example
معنی(example):
فارنژمفریکسی حالتی است که شامل انسداد در حلق میباشد.
مثال:
Pharyngemphraxis is a condition that involves blockage in the pharynx.
معنی(example):
تشخیص فارنژمفریکسی میتواند با مشکلات دیگر گلو پیچیده شود.
مثال:
The diagnosis of pharyngemphraxis can be complicated by other throat issues.
معنی فارسی کلمه pharyngemphraxis
:
فارنژمفریکسی، وضعیتی که در آن حلق دچار انسداد میشود، میتواند ناشی از عواملی چون التهاب یا تومور باشد.