معنی فارسی pharyngolith

B1

فارنگولیت، سنگی است که در حلق تشکیل می‌شود و می‌تواند منجر به درد یا ناراحتی شود.

A stone formed in the pharynx that can cause discomfort.

example
معنی(example):

یک فارنگولیت می‌تواند در گلو ایجاد ناراحتی کند.

مثال:

A pharyngolith can cause discomfort in the throat.

معنی(example):

برداشتن یک فارنگولیت معمولاً علائم را تسکین می‌دهد.

مثال:

The removal of a pharyngolith typically alleviates the symptoms.

معنی فارسی کلمه pharyngolith

: معنی pharyngolith به فارسی

فارنگولیت، سنگی است که در حلق تشکیل می‌شود و می‌تواند منجر به درد یا ناراحتی شود.