معنی فارسی phenological
B1مطالعات مربوط به زمانبندی رویدادهای طبیعی در زندگی گیاهان و جانوران و نحوه واکنش آنها به تغییرات محیطی.
The study of the timing of biological events in relation to climate.
- OTHER
example
معنی(example):
مطالعه چرخههای زندگی گیاهی به عنوان تحقیق فنولوژیک شناخته میشود.
مثال:
The study of plant life cycles is called phenological research.
معنی(example):
تغییرات فنولوژیک میتواند نشاندهنده تغییرات اقلیمی باشد.
مثال:
Phenological changes can indicate climate variations.
معنی فارسی کلمه phenological
:
مطالعات مربوط به زمانبندی رویدادهای طبیعی در زندگی گیاهان و جانوران و نحوه واکنش آنها به تغییرات محیطی.