معنی فارسی phenologist

B1

کسی که به مطالعه زمان‌بندی و تغییرات رویدادهای زیستی می‌پردازد.

A scientist who studies the timing of natural events.

example
معنی(example):

یک فنولوژیست زمان‌بندی رویدادهای زیستی را مطالعه می‌کند.

مثال:

A phenologist studies the timing of biological events.

معنی(example):

فنولوژیست‌ها اغلب تغییرات فصلی در طبیعت را تحت نظر دارند.

مثال:

Phenologists often monitor seasonal changes in nature.

معنی فارسی کلمه phenologist

: معنی phenologist به فارسی

کسی که به مطالعه زمان‌بندی و تغییرات رویدادهای زیستی می‌پردازد.