معنی فارسی phenomenalists
B2گروهبندی از افراد که بر اساس پدیدهها و مشاهدهها به تبیین واقعیت میپردازند.
Groups of people who explain reality based on phenomena and observations.
- NOUN
example
معنی(example):
پدیدهگرایان استدلال میکنند که فقط آنچه قابل مشاهده است باید بهعنوان واقعی پذیرفته شود.
مثال:
Phenomenalists argue that only the observable should be accepted as real.
معنی(example):
ایدههای پدیدهگرایان بر افکار فلسفی مدرن تأثیر گذاشت.
مثال:
The phenomenalists' ideas influenced modern philosophical thought.
معنی فارسی کلمه phenomenalists
:
گروهبندی از افراد که بر اساس پدیدهها و مشاهدهها به تبیین واقعیت میپردازند.