معنی فارسی philatelic
B1مربوط به فعالیت جمعآوری و مطالعه تمبرها و اشیاء مربوط به آن است.
Relating to the collection and study of stamps and other related items.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جمعآوری فیلاتلیک یک سرگرمی محبوب برای بسیاری از عاشقان تمبر است.
مثال:
Philatelic collecting is a popular hobby for many stamp enthusiasts.
معنی(example):
نمایشگاه فیلاتلیک تمبرهای نادری از سرتاسر جهان را به نمایش گذاشت.
مثال:
The philatelic exhibition showcased rare stamps from around the world.
معنی فارسی کلمه philatelic
:
مربوط به فعالیت جمعآوری و مطالعه تمبرها و اشیاء مربوط به آن است.