معنی فارسی philobotanist

B1

فیلوبوتانیست به کسی گفته می‌شود که به بررسی روابط بین انسان‌ها و گیاهان علاقه‌مند است و به مطالعه تأثیرات گیاهان در زندگی بشر می‌پردازد.

A person who studies the interaction of humans with plants.

example
معنی(example):

یک فیلوبوتانیست روابط بین مردم و گیاهان را مطالعه می‌کند.

مثال:

A philobotanist studies the relationships between people and plants.

معنی(example):

فیلوبوتانیست بررسی کرد که چگونه گیاهان بر فرهنگ انسانی تأثیر می‌گذارند.

مثال:

The philobotanist researched how plants affect human culture.

معنی فارسی کلمه philobotanist

: معنی philobotanist به فارسی

فیلوبوتانیست به کسی گفته می‌شود که به بررسی روابط بین انسان‌ها و گیاهان علاقه‌مند است و به مطالعه تأثیرات گیاهان در زندگی بشر می‌پردازد.