معنی فارسی philobrutish
B1فیلوبروتیش به ویژگیها یا رفتارهای خشن و بدوی اشاره دارد که در فردی وجود دارد.
Characteristic of being brutish; exhibiting a lack of refinement or civility.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار فیلوبروتیش در اعمال تهاجمی او واضح بود.
مثال:
The philobrutish behavior was evident in his aggressive actions.
معنی(example):
نگرش فیلوبروتیش او همه را در آن رویداد شوکه کرد.
مثال:
Her philobrutish attitude shocked everyone at the event.
معنی فارسی کلمه philobrutish
:
فیلوبروتیش به ویژگیها یا رفتارهای خشن و بدوی اشاره دارد که در فردی وجود دارد.