معنی فارسی philocathartic
B1فیلوکاتارتیک به حالتی اشاره دارد که از طریق ایجاد زیبایی یا هنر، احساسات و تنشهای درون را آزاد میکند.
Pertaining to the release of emotions through beauty.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این هنر فیلوکاتارتیک بود و به او کمک کرد تا احساساتش را آزاد کند.
مثال:
The art was philocathartic, helping her release her emotions.
معنی(example):
نوشتن شعر میتواند برای بسیاری یک تجربه فیلوکاتارتیک باشد.
مثال:
Writing poetry can be a philocathartic experience for many.
معنی فارسی کلمه philocathartic
:
فیلوکاتارتیک به حالتی اشاره دارد که از طریق ایجاد زیبایی یا هنر، احساسات و تنشهای درون را آزاد میکند.