معنی فارسی philogenitive

B1

خصلت‌هایی که می‌توانند از اجداد به نسل‌های نوین منتقل شوند.

Relating to the origins or ancestry of a species or group of organisms.

example
معنی(example):

ویژگی‌های فیلوژنیتی می‌توانند از نسلی به نسل دیگر منتقل شوند.

مثال:

Philogenitive traits can be passed down through generations.

معنی(example):

جنبه فیلوژنیتی ژنتیک برای برنامه‌های پرورش بسیار مهم است.

مثال:

The philogenitive aspect of genetics is crucial for breeding programs.

معنی فارسی کلمه philogenitive

: معنی philogenitive به فارسی

خصلت‌هایی که می‌توانند از اجداد به نسل‌های نوین منتقل شوند.