معنی فارسی philopagan
B1فیلوپاگان؛ حرکتی که سعی دارد شیوههای بتپرستی را با فلسفه و تفکر معنوی بیامیزد.
A movement that seeks to merge pagan practices with philosophical and spiritual thought.
- OTHER
example
معنی(example):
جنبش فیلوپاگان به دنبال ترکیب شیوههای بتپرستی با بینشهای فلسفی است.
مثال:
The philopagan movement seeks to combine pagan practices with philosophical insights.
معنی(example):
در دائرههای فیلوپاگان، تمرکز بر طبیعت و جنبههای فلسفی روحانیت وجود دارد.
مثال:
In philopagan circles, there is a focus on nature and the philosophical aspects of spirituality.
معنی فارسی کلمه philopagan
:
فیلوپاگان؛ حرکتی که سعی دارد شیوههای بتپرستی را با فلسفه و تفکر معنوی بیامیزد.