معنی فارسی philopolemic
B2فیلوپولمیک به معنای فردی است که در مباحثات و جدلها فعال است و به طور معمول از دیدگاههای قاطع دفاع میکند.
A person who is passionate about polemical debate and discussion.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نویسنده فیلوپولمیک اغلب در مباحثات پرشور شرکت میکند.
مثال:
A philopolemic writer often engages in passionate debates.
معنی(example):
موقف فیلوپولمیک او در مقالاتش واضح بود.
مثال:
His philopolemic stance was clear in his articles.
معنی فارسی کلمه philopolemic
:
فیلوپولمیک به معنای فردی است که در مباحثات و جدلها فعال است و به طور معمول از دیدگاههای قاطع دفاع میکند.