معنی فارسی philopolemical

C1

فیلوپولمیک به معنای چیزی است که به جدل و بحث‌های سیاسی یا اجتماعی مربوط می‌شود.

Referring to a tendency towards argumentation or polemics.

example
معنی(example):

استدلال‌های فیلوپولمیک او به خوبی ساختاربندی شده و قانع‌کننده بودند.

مثال:

Her philopolemical arguments were well-structured and persuasive.

معنی(example):

ماهیت فیلوپولمیک سخنرانی او جنجال برانگیز بود.

مثال:

The philopolemical nature of his speech stirred controversy.

معنی فارسی کلمه philopolemical

: معنی philopolemical به فارسی

فیلوپولمیک به معنای چیزی است که به جدل و بحث‌های سیاسی یا اجتماعی مربوط می‌شود.