معنی فارسی philosoph
B2فیلسوف، کسی که به مطالعه فلسفه و مفاهیم بنیادی واقعیت میپردازد.
A person engaged in the study of philosophy and fundamental concepts.
- NOUN
example
معنی(example):
فیلسوف ایدههای پیچیده را به زبان ساده توضیح داد.
مثال:
The philosoph explained complex ideas in simple terms.
معنی(example):
بسیاری از فیلسوفها به خاطر مشارکتهای خود در اخلاق شناخته شدهاند.
مثال:
Many philosoph are known for their contributions to ethics.
معنی فارسی کلمه philosoph
:
فیلسوف، کسی که به مطالعه فلسفه و مفاهیم بنیادی واقعیت میپردازد.