معنی فارسی philorthodox
C1فیلوآرتودوکس، اشاره به پیروی از باورهای سنتی در فلسفه.
Adhering strictly to traditional philosophical beliefs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرهای فیلوآرتودوکس او اغلب منجر به بحثهایی در محافل فلسفی میشد.
مثال:
His philorthodox views often sparked debates in philosophical circles.
معنی(example):
رویکرد فیلوآرتودوکس به شدت به باورهای سنتی پایبند بود.
مثال:
The philorthodox approach adhered strictly to traditional beliefs.
معنی فارسی کلمه philorthodox
:
فیلوآرتودوکس، اشاره به پیروی از باورهای سنتی در فلسفه.