معنی فارسی phlebostasis
B1وضعیتی که در آن جریان خون در وریدها کاهش مییابد یا متوقف میشود.
A condition characterized by reduced or halted blood flow in the veins.
- NOUN
example
معنی(example):
فیبلاستازیس معمولاً در بیمارانی که در بستر هستند مشاهده میشود.
مثال:
Phlebostasis is often seen in patients who are bedridden.
معنی(example):
پیشگیری از فیبلاستازیس در اقامتهای طولانی در بیمارستان اهمیت دارد.
مثال:
Preventing phlebostasis is important in long hospital stays.
معنی فارسی کلمه phlebostasis
:
وضعیتی که در آن جریان خون در وریدها کاهش مییابد یا متوقف میشود.