معنی فارسی phlegmaticly

B1

به طور خونسرد و غیر هیجانی، به معنای نشان ندادن احساسات و واکنش‌های عاطفی.

In a manner that is calm and composed, showing little or no emotion.

example
معنی(example):

او به طور سرد و بی‌احساس به وضعیت نزدیک شد و هیچ نشانه‌ای از هیجان نشان نداد.

مثال:

She approached the situation phlegmatically, showing no signs of emotion.

معنی(example):

خونسردی بی‌احساس او به کاهش تنش در اتاق کمک کرد.

مثال:

His phlegmaticly calm demeanor helped ease the tension in the room.

معنی فارسی کلمه phlegmaticly

: معنی phlegmaticly به فارسی

به طور خونسرد و غیر هیجانی، به معنای نشان ندادن احساسات و واکنش‌های عاطفی.