معنی فارسی phlegmaticness
B1حالت خونسرد و بیاحساس بودن، نشاندهنده عدم واکنش هیجانی در شرایط مختلف.
The quality of being calm and showing little or no emotion, especially in difficult situations.
- NOUN
example
معنی(example):
خونسردی او در زمان بحران او را دوست قابل اعتمادی کرد.
مثال:
Her phlegmaticness made her a dependable friend in times of crisis.
معنی(example):
خونسردی ذات او به او این امکان را میدهد که به خوبی با شرایط استرسزا کنار بیاید.
مثال:
The phlegmaticness of his nature allows him to handle stressful situations well.
معنی فارسی کلمه phlegmaticness
:
حالت خونسرد و بیاحساس بودن، نشاندهنده عدم واکنش هیجانی در شرایط مختلف.