معنی فارسی phonier
B2غیرواقعی‌تر، توصیف چیزی که از نظر غیرواقعی بودن بیشتر از دیگران باشد.
More false or deceptive than something else.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Fraudulent; fake; having a misleading appearance.
مثال:
A good jeweler should be able to tell a real stone from a phony one.
example
معنی(example):
این بهانه حتی از آخری هم غیرواقعی‌تر به نظر می‌رسد.
مثال:
This excuse sounds even phonier than the last one.
معنی(example):
اقدامات او نسبت به صحبت‌هایش غیرواقعی‌تر بودند.
مثال:
His actions were phonier than his words.
معنی فارسی کلمه phonier
:
غیرواقعی‌تر، توصیف چیزی که از نظر غیرواقعی بودن بیشتر از دیگران باشد.
