معنی فارسی phosphorescence

B1 /ˌfɑːsfəˈɹɛsəns/

فسفرسانس، پدیده‌ای که در آن یک ماده پس از دریافت انرژی، نور را منتشر کرده و برای مدت طولانی ادامه می‌دهد.

The phenomenon where materials emit light for an extended time after the energy source has been removed.

noun
معنی(noun):

The emission of light without any perceptible heat; the quality of being phosphorescent.

example
معنی(example):

فسفرسانس به برخی مواد اجازه می‌دهد که مدت‌ها بعد از شارژ شدن درخشند.

مثال:

Phosphorescence allows certain materials to glow long after being charged.

معنی(example):

فسفرسانس آسمان ستاره‌ای همه را مسحور کرد.

مثال:

The phosphorescence of the starry sky fascinated everyone.

معنی فارسی کلمه phosphorescence

: معنی phosphorescence به فارسی

فسفرسانس، پدیده‌ای که در آن یک ماده پس از دریافت انرژی، نور را منتشر کرده و برای مدت طولانی ادامه می‌دهد.