معنی فارسی photographess

B1

عکاس‌نما، یک زن که حرفه‌اش عکاسی است و دارای مهارت‌های خاص است.

A female photographer, especially one specializing in various forms of photography.

example
معنی(example):

عکاس‌نما به خاطر دید هنری‌اش مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

The photographess was celebrated for her artistic vision.

معنی(example):

هر تصویری از عکاس‌نما داستانی منحصربه‌فرد را روایت می‌کرد.

مثال:

Every image from the photographess told a unique story.

معنی فارسی کلمه photographess

: معنی photographess به فارسی

عکاس‌نما، یک زن که حرفه‌اش عکاسی است و دارای مهارت‌های خاص است.