معنی فارسی photometric
B2مربوط به فرایند اندازه‌گیری و توصیف روشنایی و کمیت‌های فیزیکی نور.
Relating to the measurement of light, especially in terms of its intensity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مقادیر فتومتریک برای توصیف روشنایی منابع نوری استفاده می‌شود.
مثال:
Photometric values are used to describe the brightness of light sources.
معنی(example):
تحلیل فتومتریک در طراحی سیستم نورپردازی کمک کرد.
مثال:
The photometric analysis helped in designing the lighting system.
معنی فارسی کلمه photometric
:
مربوط به فرایند اندازه‌گیری و توصیف روشنایی و کمیت‌های فیزیکی نور.
