معنی فارسی photometrically

B2

به طور مستقیم به روش‌های اندازه‌گیری نوری و تحلیل داده‌ها در علم نور اشاره دارد.

In a manner relating to the quantitative measurement of light.

example
معنی(example):

داده‌ها به‌طور فتومتریک تحلیل شدند تا دقت تضمین شود.

مثال:

The data was analyzed photometrically to ensure accuracy.

معنی(example):

ارزیابی فتومتریک نور به دانشمندان در زمینه‌های مختلف کمک می‌کند.

مثال:

Photometrically assessing light helps scientists in various fields.

معنی فارسی کلمه photometrically

: معنی photometrically به فارسی

به طور مستقیم به روش‌های اندازه‌گیری نوری و تحلیل داده‌ها در علم نور اشاره دارد.