معنی فارسی photometrist
B1فتومتر، کسی که ابزار نورسنجی و تجهیزات مرتبط با آن را برای تعیین وضعیت بینایی افراد استفاده میکند.
A professional who measures and assesses light levels for vision correction.
- NOUN
example
معنی(example):
یک فتومتر تراز نوری را اندازهگیری میکند تا به افراد با مشکلات بینایی کمک کند.
مثال:
A photometrist measures light to help people with vision problems.
معنی(example):
فتومتر نورپردازی را در اتاق برای بهترین بینایی تنظیم کرد.
مثال:
The photometrist adjusted the lighting in the room for the best vision.
معنی فارسی کلمه photometrist
:
فتومتر، کسی که ابزار نورسنجی و تجهیزات مرتبط با آن را برای تعیین وضعیت بینایی افراد استفاده میکند.