معنی فارسی phrenicogastric
B2مربوط به ناحیهای که دیافراگم با معده ارتباط دارد.
Relating to the connection between the diaphragm and the stomach.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتصال فریکنوگاستریک برای هضم ضروری است.
مثال:
The phrenicogastric junction is essential for digestion.
معنی(example):
نااراحتی در ناحیه فریکنوگاستریک اغلب نیاز به توجه دارد.
مثال:
Discomfort in the phrenicogastric area often requires attention.
معنی فارسی کلمه phrenicogastric
:
مربوط به ناحیهای که دیافراگم با معده ارتباط دارد.