معنی فارسی phyllogenous
B2فیلوژنه به گیاهانی اشاره دارد که ساختارهایی شبیه به برگ دارند.
Referring to plants with leaf-like structures or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان فیلوژنه ساختارهای متفاوتی شبیه به برگ دارند.
مثال:
Phyllogenous plants have distinctive leaf-like structures.
معنی(example):
ویژگیهای فیلوژنه این گونه را منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The phyllogenous features of the species make it unique.
معنی فارسی کلمه phyllogenous
:
فیلوژنه به گیاهانی اشاره دارد که ساختارهایی شبیه به برگ دارند.