معنی فارسی phyllomorphy

B1

فیلومورفی به بررسی و تحلیل ساختارهای شبیه به برگ در گیاهان اطلاق می‌شود.

The biological study of leaf-like structures in plants.

example
معنی(example):

فیلومورفی مطالعه ساختارهای شبیه به برگ در گیاهان است.

مثال:

Phyllomorphy is the study of leaf-like structures in plants.

معنی(example):

درک فیلومورفی به طبقه‌بندی گیاهان کمک می‌کند.

مثال:

Understanding phyllomorphy helps in plant classification.

معنی فارسی کلمه phyllomorphy

: معنی phyllomorphy به فارسی

فیلومورفی به بررسی و تحلیل ساختارهای شبیه به برگ در گیاهان اطلاق می‌شود.